- نویسنده:کوثر
- تاریخ:شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,
- عنوان موضوع: <-PostCategory->
منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم.در چشمانت خیره شوم.
دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم.منتظر لحظه ای هستم که در کنارت
بنشینم.سر روی شانه هایت بگذارم....از عشق تو.....از داشتن
تو...اشک شوق ریزم.منتظر لحظه ی مقدس که تو را در آغوش
بگیرم.بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم و با تمام
وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم.آری من تو را دوست دارم
و عاشقانه تو را می ستایم.
نظرات شما عزیزان:
سپیده صبحت تابناک
سایه عمرت بلند
ساز زندگیت کوک
سرزمین دلت سبز....
█▓┼┼┼┼┼┼┼┼┼┼┼┼┼┼┼┼